شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید علی جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز، فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفتسالگی به دبستان حاج قطبی نیریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز، فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفتسالگی به دبستان حاج قطبی نیریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسمالله الرحمن الرحیم هماکنون که این وصیتنامه را مینویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی میباشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچچیز را نمیبینند. آیه شریفه میفرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشمهای ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمیبینند. سلام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسمالله الرحمن الرحیم هماکنون که این وصیتنامه را مینویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی میباشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچچیز را نمیبینند. آیه شریفه میفرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشمهای ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمیبینند. سلام...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین برومند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین برومند »
سال 1349 در شهر آباده طشک نیریز، میان خانوادهای متدین کودکی زیبا، آرامشبخش خانه شد. نام اورا «حسین» نهادند تا در زندگی به سالار شهیدان تأسی کند. دوره ابتدائی را در دبستان هجرت و راهنمائی را در مدرسه ابنسینا با موفقیت گذراند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی آباده طشک شروع کرد. سال اول دبیرستان بود که با شور و شوق فراوان عازم جبهه شد. حسین، به جبهه عشق میورزید و میگفت: میخواهم به جبهه بروم و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین برومند »
سال 1349 در شهر آباده طشک نیریز، میان خانوادهای متدین کودکی زیبا، آرامشبخش خانه شد. نام اورا «حسین» نهادند تا در زندگی به سالار شهیدان تأسی کند. دوره ابتدائی را در دبستان هجرت و راهنمائی را در مدرسه ابنسینا با موفقیت گذراند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی آباده طشک شروع کرد. سال اول دبیرستان بود که با شور و شوق فراوان عازم جبهه شد. حسین، به جبهه عشق میورزید و میگفت: میخواهم به جبهه بروم و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدرضا خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمدرضا خازن »
فراموش نکنیم که آسایش و آرامشی که امروز نصیب ما شده است، مرهون استقامت و فداکاری سرو قامتانی است که در مقابل ظلم و ستم خم نگشتند و... سال 1335 در شهرستان نیریز در میان خانوادهای متدین، کودکی چشم به جهان گشود که نام زیبای محمدرضا را برای او برگزیدند. با گذر زمان، بازیهای کودکانه را کنار گذاشت و به شوق فراگرفتن علم، کیف بدست گرفته و بسمت مدرسه راهی شد. دوره ابتدایی را سپری و متوسطه را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمدرضا خازن »
فراموش نکنیم که آسایش و آرامشی که امروز نصیب ما شده است، مرهون استقامت و فداکاری سرو قامتانی است که در مقابل ظلم و ستم خم نگشتند و... سال 1335 در شهرستان نیریز در میان خانوادهای متدین، کودکی چشم به جهان گشود که نام زیبای محمدرضا را برای او برگزیدند. با گذر زمان، بازیهای کودکانه را کنار گذاشت و به شوق فراگرفتن علم، کیف بدست گرفته و بسمت مدرسه راهی شد. دوره ابتدایی را سپری و متوسطه را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید فریدون بیدارمغز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک میریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس میکرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه میافکند و فضای خانه را عطرآگین میکند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک میریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس میکرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه میافکند و فضای خانه را عطرآگین میکند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دلانگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین جانها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفتسالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوجگیری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دلانگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین جانها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفتسالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوجگیری...
بیاد شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
مرتضی در راه قدس و کربلا گشته شهید او برای فتح قدس و کربلا بازو گشاد گشت مدلول ای خدا قربانی اسلام ودین مرتضی مدلول در حفظ شرف قربان شده درشب قتل امام صادق آن گلگون عذار ای عزیزانمرتضیکاری حسینیکرده است آرزوی مادرش این بود که دامادش کند ای دریغا آرزوی مادرش بر باد رفت نیغلط گفتم شهیدان شادمان وسرخوشند مرتضی ای محرم راز دل مادر بیا قلب بابا از فراقت ای جوان بشکسته است ای جوان با...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
مرتضی در راه قدس و کربلا گشته شهید او برای فتح قدس و کربلا بازو گشاد گشت مدلول ای خدا قربانی اسلام ودین مرتضی مدلول در حفظ شرف قربان شده درشب قتل امام صادق آن گلگون عذار ای عزیزانمرتضیکاری حسینیکرده است آرزوی مادرش این بود که دامادش کند ای دریغا آرزوی مادرش بر باد رفت نیغلط گفتم شهیدان شادمان وسرخوشند مرتضی ای محرم راز دل مادر بیا قلب بابا از فراقت ای جوان بشکسته است ای جوان با...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26
27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 بعدي